loading...
پایگاه خبری تحلیلی سرباز ولایت
سرباز گمنام ولایت بازدید : 41 شنبه 10 آبان 1393 نظرات (0)

1. نظریه های لیبرال در زمینه ی عدالت را می توان در درون دوگفتمان کلی قرار داد. یکی گفتمان فایده گرایانه و دیگری گفتمان کانتی. گفتمان فایده گرا که از آراء استوارت میل پیروی می کند، عدالت را بر اساس بیشینه کردن رفاه عمومی تبیین می کند و دفاع فایده گرایانه و معطوف به رفاه از اصول و ارزش های لیبرالسیتی ارائه می دهد. در مقابل، گفتمان کانتی معتقد است فایده گرایی مبنای مناسبی برای اصول اخلاقی و فلسفه ی سیاسی نمی تواند باشد. کانت و فلاسفه ی سیاسی پیرو او، عدالت را نه براساس بیشینه کردن رفاه عمومی بلکه بر اساس معیار آزادی و حقوق فردی تبیین می کنند.

لیبرالسیم معاصر به ویژه در نیمه ی دوم قرن بیستم، بیشتر بر اساس گفتمان کانتی، از اصول لیبرالیسم و به ویژه نظریه ی عدالت دفاع کرده اند. درواقع عموم لیبرال های معاصر با این استدلال که فایده گرایی نمی تواند تمایز قاطعی میان افراد و تنوع خیرهای انتخاب شده توسط آنها قائل شود به عدالت روی آورده اند، و رویکرد فایده گرایانه را به نفع رویکردی که حقوق را جدی تر می گیرد، رهاکرده اند. به نظر آنها، حقوق مشخصی وجود دارد که اساسی و بنیادین هستند و هیچ چیز حتی رفاه عامه نمی تواند این حقوق را تحت الشعاع قرار دهد و آنها را در نظر نگیرد.

2. مایکل سندل، یکی از مهم ترین فلاسفه ی سیاسی معاصر است که به دلیل انتقادات بنیادین بر لیبرالیسم و به ویژه نقد نظریه ی عدالت لیبرالیسم معاصر، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. کتاب «لیبرالیسم و محدودیت های عدالت» او عموماً به عنوان یکی از مهم ترین نقدهای معاصر بر نظریه ی عدالت لیبرال در نظر گرفته می شود که بر فلسفه ی سیاسی معاصر به ویژه در زمینه ی نظریه ی عدالت تأثیرات قابل توجهی داشته است.

او به نقد بنیادین نظریه ی لیبرالیسم معاصر، به ویژه یکی از مهم ترین فلاسفه ی سیاسی خط مقدم لیبرالیسم یعنی جان رالز می پردازد. سندل معتقد است نقاط ضعف رالز، نشان دهنده ی نقایص لیبرالسیم است. در نتیجه این نقاط ضعف صرفاً معطوف و مربوط به رالز نیست بلکه برگرفته از اساس مکتب لیبرالیسم است. سندل نه تنها عدالت رالزی بلکه همه ی نویسندگان لیبرال معاصر را که در رویکردشان لیبرالیسم با رالز مشترک بوده اند را نقد کرده است.

3. نقطه ی مرکزی استدلال سندل در نقد نظریه ی عدالت رالز، انسان شناسی مضمر و مستتر در این نظریه است. اهمیت این شیوه ی  نقد سندل درآن است که درواقع نقد بنیادین هر اندیشه و فلسفه ی سیاسی خاص معطوف به نقد آن ، نوع تلقی خاصی از انسان و تمایلات بنیادین او است که در آن فلسفه ی سیاسی نهفته است. سندل با تحلیل مفروضات لیبرالیسم وظیفه گرای رالز به این نتیجه رسید که فرد مورد نظر و مفروض دراین نظریه، از تمایلات و خواسته هایش مستقل است و می تواند به بررسی، ارزیابی و اصلاح آنها بپردازد. تحلیل سندل از خود لیبرالی مورد نظر رالز را می توان این گونه بیان کرد: «خود» صرفاً یکی از فاعلان متکثری است که وجود دارند.

خود با اهداف و تعلقاتش بر اساس رابطه ی مالکیت مرتبط است و این اهداف و تعلقات را بر اساس انتخابی آزاد و عاملیتی اراده گرایانه به تملک درآورده است. از سوی دیگر، از آنجا که خود بر اهداف و غایاتش مقدم است، هویت و مرزهای وجودی خود، یا همان فاعل اخلاقی، مشخص و نهایی شده  است و از تجربه که ماهیتی پسینی دارد، مستقل است و مقدم بر آن، فردیت یافته است» در اینجا، می توان خطای اساسی و بنیادین لیبرالیسم وظیفه گرا را از دیدگاه سندل درک کرد. تلاش رالز این بود که از هر نوع قضاوت درباره ی  ماهیت خیر و محتوای اهداف و غایات افراد پرهیز کند.

به عبارت دیگر، هدف لیبرالیسم وظیفه گرایانه ی رالز این بود که بر هیچ نظریه ی خاصی درباره ی فرد مبتنی نباشد و ماهیت تعیین شده ی خاصی را به فرد نسبت ندهد. اما رالز در تلاش خود ناموفق است و نظریه اش بر داشتی بین الاذهانی از فرد مبتنی است. به عبارت دیگر، دیدگاه رالز علی رغم ادعایش، حاوی نوعی «فردگرایی عمیق» است که در خلال آن قضاوت های محتوایی درباره ی هویت فرد صورت می گیرد و اهداف و غایات خاصی به فرد نسبت داده می شود. سندل معتقد است تلقی رالز از فرد، نه می تواند نظریه اش درباره ی عدالت را مورد حمایت و پشتیبانی قرار دهد و نه اینکه این برداشت، برداشت مقبولی از توانایی ما برای عاملیت و خود فهمی ارائه می دهد.

4. سندل معتقد است نظریه ی رالز درباره ی خیر- که از تلقی او درباره ی خود منتج می شود – هم مشکلات و معضلات معرفت شناختی و هم مشکلات و معضلات-اخلاقی دارد. اگر قرار است ارزش های بنیادین و اهداف نهایی من، من را قادر کند آمال خواسته های عاجل و فوری خودم را ارزیابی و تنظیم کنم، در این صورت این ارزش ها و اهداف خودشان باید از چیزهای که من صرفاً از روی تصادف بر گزیده ام مستقل باشند. چرا که در غیر این صورت، این ارزش ها و اهداف چه ارزشی بالاتر از خواسته ها و آمال عاجل و فوری ام دارند تا بتوانند ارزیاب و تنظیم کننده ی آنها باشند. رالز رویکرد فایده گرایانه به اصول لیبرالی را کفایتمند نمی داند و معتقد است این رویکرد، تکثر موجود در اجتماعات غربی را نادیده می گیرد.

سندل معتقد است تلقی رالز از خیر نیز زمینه ی فایده گرایانه ای دارد. این زمینه به ویژه آنجا که رالز از حیات اخلاقی فرد سخن می گوید، آشکارتر می شود. رالز، فایده گرایی را به عنوان اساس اخلاقی ـ اجتماعی، مردود می داند. اما استدلال روشنی علیه آن ارائه نمی کند. سندل معتقد است هم رالز و هم فایده گرایان، خیر را عبارت می دانند از «ارضاء بلاضابطه ی آمال، بدون آنکه میان این آمال و آرزوها به لحاظ ارزشی تمایز گذاشته شود». ایراد رالز به فایده گرایی آن است که نسبت به شیوه ی توزیع این ارضاء، در میان افراد جامعه بی تفاوت است و لذا خواسته های همه ی افراد را در یک نظام منسجم واحد از آمال ترکیب می کند و آن وقت در جستجوی ارضاء کامل و همه جانبه ی آن بر می آید.

نکته ی مهمی که سندل بیان می کند آن است که اگر فایده گرایی به این دلیل که تمایز میان افراد و تکثر و تنوع خواسته ها و آمال آنها را نادیده می گیرد، مستحق ایراد و اعتراض است ، آنگاه نظریه ی عدالت به مثابه ی انصاف رالز نیز به همین دلیل مستحق ایراد است. زیرا این نظریه هم نظام آمال درون یک فرد و تمایز گذاری میان آنها را  نادیده می گیرد. اگر تلفیق آمال و خواسته ها میان افراد صحیح نیست در آن صورت، ترکیب و تلفیق آنها در درون خود فرد نیز نمی تواند صحیح باشد. در واقع به نظر سندل از آنجا که فایده گرایی نمی تواند در تمایز گذاشتن میان تفاوت های کیفی و ارزشی نظام های مختلف از آمال و خواسته ها موفق باشد، نمی تواند تفاوت و تمایزفردی را لحاظ کند.

این ضعف و ناکامی در نظریه ی عدالت رالز هم وجود دارد و این ناتوانی در درون فرد و نظام خواسته های او نیز باز تولید می شود. به نظر سندل، هر دو جناح لیبرال از آنجا که تلقی نادرستی از خیر دارند نمی توانند تفاوت و تمایز میان افراد و درون آنها را لحاظ کنند. تلقی نادرست از خیر (ارضاء برابر ترجیحات به صورت بلاضابطه و بدون توجه به ارزش آنها ) موجب تنزل جایگاه اخلاقی خیر شده است و این امر، جایگاه عدالت را زیر سؤال می برد. زیرا وقتی بپذیریم تلقی های ما از خیر، اخلاقاً بلاضابطه است، پذیرفتن این مسأله که بالاترین فضیلت اجتماعی، آن فضیلتی است که ما را قادر می کند این تلقی های بلاضابطه را پی گیری و تحقق ببخشیم، مشکل است.

5. سندل معتقد است نظریه عدالت رالز، نه ممکن است و نه مطلوب. ممکن نیست به این دلیل که مبانی انسان شناسی موجود و مستتر در نظریه ی عدالت به مثابه ی انصاف خطا است. اما نظریه ی عدالت رالز، مطلوب هم نیست زیرا نمی تواند تبیین درست و کفایت مندی از مفاهیمی مانند شخصیت، خودآگاهی و دوستی ارائه دهد. سندل معتقد است ضعف تلقی لیبرال درباره ی خود که برخاسته از عدم کفایت مندی تلقی لیبرالیسم وظیفه گرا از آزادی است موجب عدم مطلوبیت آن نیز می شود.

اگر ما خودمان را به عنوان وجودی آزاد و مستقل از آن دسته از پیوندهای اخلاقی که خودمان انتخاب نکرده ایم تصور کنیم، در آن صورت مجموعه ای از تکالیف اخلاقی و سیاسی که عموماً آنها را مورد تأیید قرار می دهیم و حتی به آنها افتخار می کنیم برای ما معنایی نخواهند داشت. به عنوان نمونه می توان به تکالیف مربوطه به همبستگی، وفاداری، حافظه ی تاریخی و ایمان مذهبی اشاره کرد. همه ی این مفاهیم و ایده ها، آن دسته از دعاوی اخلاقی هستند که از اجتماعات و سنت هایی برخواسته اند که ما در صورت بندی آنها نقشی نداشته ایم اما اینها بخشی از هویت ما هستند. وقتی می توانیم درکی از این جنبه های اخلاقی و سیاسی خودمان داشته باشیم که خودمان را مشحون و مملو از دعاوی اخلاقی بدانیم که خودمان لزوماً آنها را انتخاب نکرده ایم.

سندل معتقد است زبان فردگرایی اخلاقی رالز و اخلاق مبتنی بر رضایت او، به سختی می تواند تبینی از این مفاهیم و تعلقات به دست دهد. رویکرد لیبرال، فضای اندکی برای مسؤلیت های یک فرد نسبت به جامعه، خانواده و اجتماعاتی که عضو آنها است باقی می گذارد و به این دلیل، مطلوب نیست. سندل در مقابل، رویکردی اجتماع محور را ارائه می دهد که هویت فرد را در ارتباط با تعلقات او در زمینه ی عضویتش در یک خانواده، شهر، ملت، تاریخ و فرهنگ خاص، مورد تبیین و تعریف قرار می دهد.

منبع: فصلنامه صدرا شماره 10

سعدی عباسپور

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • لینک دوستان
  • قیمت هتل های تهران
  • وبلاگ یا ثارالله
  • گردان بصیرت
  • پایگاه مقاومت اسلامی انجمن سربازان گمنام ولایت
  • وبسایت حضرت ایت الله موسوی جزایری
  • خامنه ای تنها نیست
  • پایگاه بسیج شهید محمود پازوکی
  • دانلود فایل چرا غني سازي حق مسلم و تضمين شده اعضاي NPT است؟
  • دانلود فایل ان پی تی چیست؟
  • دانلود فایل نگاهی اجمالی به آثار حقوقی توافقنامه
  • دانلود بیانیه ی توجیهی آمریکا در مورد توافقنامه ژنو
  • دانلود ترجمه ای که وزارت امور خارجه از توافقنامه ژنو ارائه داده است
  • دانلود فایل نقد و بررسی توافقنامه ژنو
  • دانلود فایل ترجمه ی صحیح و کامل توافقنامه ژنو
  • دانلود متن اصلی توافقنامه ژنو
  • دانلود فایل تحلیل های مقام معظم رهبری از ایران هسته ای
  • مدرسه ی کامپیوتر
  • پایگاه خبری عماریون
  • پایگاه خبری عصر امروز
  • پایگاه خبری 598
  • پایگاه خبری صابر نیوز
  • پایگاه خبری بی باک نیوز
  • روزنامه9دی
  • خبرگزاری دفاع مقدس
  • پایگاه درسهایی از قرآن
  • سایت جامع مذهبی فرهنگی شهید آوینی
  • بچه های قلم
  • روزنامه کیهان
  • پایگاه خبری رجا نیوز
  • سایت مقام معظم رهبری
  • آخرین مطالب ارسال شده
  • نظرسنجی
    به نظر شما آِیا اجرای برجام سبب حل مشکلات اقتصادی کشور می گردد؟
    به نظر شما در انتخابات مجلس دهم کدام گروه اکثریت مجلس را به دست می آورند؟
    صفحات جداگانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 5099
  • کل نظرات : 70
  • افراد آنلاین : 8
  • تعداد اعضا : 10
  • آی پی امروز : 53
  • آی پی دیروز : 117
  • بازدید امروز : 247
  • باردید دیروز : 287
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 5
  • بازدید هفته : 751
  • بازدید ماه : 1,989
  • بازدید سال : 32,200
  • بازدید کلی : 2,277,383
  • سیری در نهج البلاغه

    حکمت 174         ارزش خشم در راه خدا

    قال علیه السلام:آن کس که دندان خشم در راه خدا بر هم فشارد،بر کشتن باطل گرایان توانمند گردد.


    حکمت 161       ارزش مشورت و پرهیز از خود محوری   

    قال علیه السلام:هر کس خود رای شد به هلاکت رسیدو هر کس با دیگران مشورت کرد،در عقل های آنان شریک شد.