نقش فرقه شیرازی و لیبرال های ایران در ماجرای شهادت شیعیان نیجریه

598، خداوند در قرآن می فرماید: برخی از اهل کتاب هستند که چیزی جز مشتی اوهام درباره کتاب آسمانی در خیال ندارند و اساساً این گروه «گمان گرا» هستند. این گروه مورد مذمت قرآن هستند و البته وای بر سر کردگان شان که دین را تغییر می دهند: قمه زنی بر سر خود را جزء ضروریات دین معرفی می کنند تا مثل وهابیت که آب روی اهل سنت را برده اند، آبروی شیعه را ببرند؛ اما در عین حال، مبارزه با تکفیری های وهابی (داعش) در دفاع از حرم حضرت زینب و عتبات عالیات در عراق را جزء دین نمی دانند و مثل داعش که به همه حمله می کند جز اسرائیل، شیعیان تکفیری انگلیسی نیز به همه حتی آیت الله بهجت و مدافعان حرم مانند حزب الله لبنان حمله می کنند، اما به آمریکا و اسرائیل نه!

شخصی از امام صادق سوال کرد که بالاخره هر کسی که چیزی را نمی داند، از عالم آن حوزه علمی، سوال می کند (تقلید) چرا خداوند مردم اهل کتاب (یهودی) را مذمت می کند که از علمای شان تقلید می کنند؟ امام فرمودند، چون آن مردم می بینند که علمای شان دنیا زده و اهل رشوه گرفتن و تغییر احکام دین هستند و دروغ می گویند اما باز هم در دین خود به این ها اعتماد می کنند. (تفسیر نمونه، ج‏۱، ص ۳۱۹).

براستی چطور می شود به مرجعیت «شیرازی» که نقش محمد بن عبدالوهاب را در تشیع به عهده گرفته است و پایه گذار وهابیت شیعی شده است، تقلید کرد؟ چرا آمریکا و اروپا، شبکه تلویزیونی المنار حزب الله را در آمریکا و اروپا می بندند ولی استودیوها و ماهواره های آمریکایی و انگلیسی در اختیار فرقه شیرازی ها است؟ آیا می توان به این جماعت در برابر حملات داعش اعتماد کرد؟ البته یک تفاوت بین وهابیت و فرقه شیرازی  ها است: اینکه برادر محمد بن عبدالوهاب اولین مخالف سرسخت وهابیت بود و نخستین کتاب را در نقد وهابیت نوشت؛ اما برادران شیرازی نسبت به تکفیری گری شیخ لندن نشین ساکتند و در واقع حامی تکفیری گری شیعه.

این جماعت صراحتاً آیت الله بهجت را تکفیر می کنند، دیگر چه باید بگویند که ما بفهمیم این ها تکفیری و مزدور دشمنان اهل بیت هستند؟ این ها شهید مطهری را تکفیر می کنند. آخر مگر وهابیت چیزی جز این است؟

قاعده راهگشا در بصیرت یابی نسبت به مساله شیعه و سنی و تکفیری های شیعی و وهاب

اکنون اکثریت مسلمانان جهان سنی هستند و یک اقلیت حدوداً ۲۵ درصدی شیعه هستند و یک اقلیت تقریباً ۵ درصدی وهابی هستند. با فحاشی های رسانه های وابسته به صادق شیرازی ( بیان و نشر تهمت بسیار زشت به همسر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله) اکثریت اهل سنت به جای آشنایی با منطق شیعه، به سبب فحاشی های بسیار زشت و چاله میدانی عناصر رسانه ای و میدانی تکفیری های شیعه انگلیسی، از تشییع فاصله می گیرند و عامل قتل عام تشیع هم می شوند. راستی اگر نعوذ بالله کسی به یکی از زنان اهل بیت توهن و فحاشی است، چه نفرتی در دل شیعیان می اندازند؟ آن وقت مثلا باید انتظار داشت که جامعه اهل سنت در قبال کشتار مظلومانه شیعیان در نیجریه واکنش نشان دهد؟

نقش فرقه شیرازی و حامیان غرب در ایران در ماجرای شهادت شیعیان نیجریه

بی شک یکی از مهمترین بهانه های نفرت پراکنی وهابیت نسبت به شیعیان، فحاشی های باند فرقه شیرازی مانند یاسر الحبییب (داماد یکی از آقایان شیرازی) و اللهیاری و شبکه های مربوط به همین تکفیری های شیعه است.

جالب است که جماعت موسوم به اصلاح طلب و لیبرال های ایران که دائماً فرزندان انقلاب را به داعش و اسرائیل تشبیه می کنند و آنان را به جرم دفاع از آموزه های امام خمینی و امام خامنه ای افراطی می خوانند، در برابر این تکفیری های شیعه (باند شیعه انگلیسی) موضع درخوری ندارند؛ مانند جریان جهانی مدعی لیبرالیزم که در برابر تکفیری های شیعه و سنی ساکت و نظاره گر هستند.  

در عین حال، هر دو گروه، در برابر جنایت کشتار بیش از سیصد شیعه نیجریه و دستگیری حدود ۷۰۰ شیعه مظلوم نیجریه سکوت معناداری پیشه کرده اند. البته رهبر کودتای ۸۸ با سرکرده تروریزم تکفیری؛ یعنی ملک عبدالله برادر بود و شاید آقایان تجدید نظر طلب روزی برادری خود را با سید صادق شیرازی اعلام کنند؛ دور نیست!

* حجت الاسلام امامی