برای فهم بهتر این عبارت لازم است بسیار کوتاه و کاربردی به واژه شناسی کلمه العلل اشاره کنیم. واژه الْعِلَلَ جمع العلة است. صاحب مقاییس اللغة برای (ع ل ل) سه اصل معنایی قائل است، یک اصل به معنای تکرار است مثلاً وقتی برای بار دوم یا بار چندم شتر را آب میدهند از این واژه استفاده میکنند. اصل دیگر به معنای روی گرداندن و منصرف کردن است مثلاً وقتی حادثهای باعث میشود شخص از چیزی رو برگرداند از این واژه استفاده میشود. اصل سوم به معنای مریضی و ضعف است.(احمد بن فارس، 395ق، ج4، ص12) در عبارت فوق علل به معنای تکرار – اصل اول - فاقد وجاهت معنایی است، اما به نظر میرسد در اصل دوم و سوم قابل ترجمه باشد. اگر علل را در اصل دوم معنا کنیم ترجمه این خواهد بود: «عهد و پیمانی برقرار مکن که در آن هرگونه عامل بازدارنده و منصرف کننده – از معنای مورد توافق – راه پیدا کند» و اگر علل را در اصل سوم معنا کنیم یعنی: «عهد و پیمانی برقرار مکن که در آن هرگونه ضعف و مریضی – هرگونه آسیبی – راه داشته باشد». عموم مترجمین نهجالبلاغه علل را در اصل سوم معنا کردهاند.
به هر حال چه علل را به معنای عوامل بازدارنده معنا کنیم چه به معنای عامل ضعف و مریضی، مفهوم آن این است که در تنظیم متن قرارداد، این اصل مهم باید رعایت شود که «ساختار کلی توافق، چینش بندهای مختلف و الفاظ به کار رفته، به حدی دقیق انتخاب شوند که راه هرگونه بهانهجویی را ببندد».
روشن است که سند مکتوب توافقنامه در قالب الفاظ بر روی کاغذ نقش میبندد، الفاظی که هر یک معنایی را بر دوش خود حمل میکند. به تعبیر دیگر این معانی هستند که در مذاکره شفاهی مورد توافق قرار گرفتهاند و الفاظ برای بیان آن معانی مورد توافق، انتخاب و نگاشته میشوند. بین الفاظ و معانی مناسبات مختلفی شکل میگیرد. گاه چندین لفظ گوهره معنایی واحدی دارند گاه چندین معنا بر لفظی واحد بار میشوند گاه قرائن درونمتنی در شکلگیری معنا نقش ایفا میکنند و گاه قرائن برونمتنی و مانند آن.
مهمترین آسیب های سند توافق
اکنون لازم است به برخی از مهمترین آسیبهایی که راه بهانهجویی را برای طرف مقابل باز میکند اشاره کنیم:
الف.چند معنایی یک لفظ: تعدد معنایی یک لفظ، امری غریب و پیچیده به شمار نمیآید. در زبانهای مختلف این مسئله که لفظی چندین معنای حتی متضاد را بر خود حمل کند وجود داشته و طبیعی شمرده میشود. تعدد معنایی بیشتر در این دو گونه رخ مینماید: 1. چند معنای لغوی برای یک لفظ: گاه یک لفظ در بنیان لغوی خود دارای بیش از یک معنا و مفهوم بوده است، مانند آنچه در زبان عربی برای معانی چند دهگانه عین یا مانند آن گفته میشود. این معانی متعدد همه معنای لغوی این لفظ شمرده میشوند. 2. داشتن معنای اصطلاحی علاوه بر معنای لغوی: گاه بنیان لغوی لفظ معنای یگانهای را تحمل میکند اما برای این لفظ معنای اصطلاحی نیز وضع شده است. این معنای اصطلاحی جدای از معنای لغوی لفظ است؛ مانند معنای لغوی و اصطلاحی لفظ صلاة یا مانند آن.
این چند معنایی میتواند محملی برای طرف بهانه طلب توافق قرار گیرد. چاره کار در رعایت دو نکته ساده اما مهم در تنظیم متن توافق است تا راه بهانهجویی بسته بماند: یک. استفاده از الفاظی که دارای تعدد معنایی نیستند؛ دو. در صورت ضرورت استفاده از الفاظ چند معنایی، باید قرائن محکمی برای تعیین معنای مراد طرفین در همان متن توافقنامه گنجانده شود.
ب.چند لفظی یک معنا: گاه برای یک معنا چندین لفظ وضع شده است که الفاظ مترادف خوانده میشوند. ممکن است در نگاه اول استفاده از الفاظ مترادف در رساندن معنای مطلوب خطر بهانهجویی را به همراه نداشته باشد اما نکتهای در این میان موجود است که راه بهانهجویی احتمالی را باز میکند و آن اینکه در علم زبانشناسی و لغت این نکته ثابت شده است که الفاظ مترادف اگر چه معنای واحدی را به دوش میکشند اما هر کدام ظرافتهای معنایی خاص خود را دارند. به تعبیر دیگر زمانی برای یک معنا الفاظ متعدد وضع میشود که در این تعدد، جهات و ظرایفی لحاظ شده باشد. در زبانهای مختلف دنیا این مسئله به وضوح دیده میشود. به عنوان مثال اگر بخواهیم معنایی را به شکل غیرمحترمانه یا به شکل محترمانه یا به شکل خیلی محترمانه یا به شکل خودمانی و صمیمانه یا ... بیان کنیم از الفاظ متفاوتی استفاده میکنیم که هم معنا هستند اما جهت مورد نظر ما در آن رعایت شده باشد. حال اگر در متن توافقنامه از چنین کلماتی استفاده شود و علاوه بر اصل معنا، آن جهت ظریفی که در انتخاب این لفظ خاص وجود دارد نیز مورد پذیرش طرفین باشد مشکلی پیش نخواهد آمد اما اگر این ظرایف مورد مذاکره و پذیرش طرفین قرار نگیرد، بروز این احتمال که در آینده یکی از طرفین از پذیرش این جهت خاص شانه خالی کند و یا برعکس طرفی بخواهد با تمسک به این جهت خاص و یا با مفهوم گیری از این جهت خاص مطلبی را بر دیگری تحمیل کند راه بهانهجویی را باز میکند. برای بستن راه چنین بهانهجویی لازم است به صرف کلیت معنای الفاظ اکتفا ننمود و در الفاظ مترادف به ظرایف معنایی توجه نمود و با در نظر گرفتن آن ظرایف از مترادف مناسب با مراد طرفین در متن استفاده نمود.
ج.تکیه به قرائن بیرونی: از بهترین راههای بهانهجویی هنگامی است که متن توافق با توجه به قرائنی بیرون از متن تنظیم شود؛ قرائنی مانند توافقهای اولیه، مذاکرات شفاهی طرفین و... . به تعبیر دیگر متن مکتوب صرفاً با الفاظ موجود در متن قابل تفسیر و توضیح خواهد بود و هر گونه تفسیر و توضیح با قرائن بیرونی ارزش حقوقی نداشته و قابل احتیاج نخواهد بود. حال اگر متنی با توجه به فضای خاص میز مذاکره و حرفهای طرفین تنظیم شود که در فضای بیرونی و فارغ از میز مذاکره حداقل احتمال تفسیر و برداشتی متفاوت برود، راه برای بهانهجویی باز خواهد بود. متن یک توافقنامه باید چنان محکم تنظیم شود که در هر فضایی ارائه شود معنای آن تفسیرهای متفاوت را برنتابد.
د.حاکمیت و اولویت اصلی از اصول توافقنامه بر دیگر اصول آن: گاه در متن توافقنامهها اصل یا اصولی را به عنوان اصل حاکم بر دیگر اصول قرار داده و طرفین آن را میپذیرند. البته صرف قرار دادن اصل حاکم مشکلساز نخواهد بود و در مواردی تأمینکننده منافع طرفین است اما تنظیم چنین اصلی که حاکم بر همه مفاد توافقنامه خواهد بود بسیار حائز اهمیت و کلیدی است. چرا که ممکن است همه بندهای یک توافقنامه بسیار دقیق و حقوقی تنظیم شود اما با تنظیم اصل حاکم بنیان همه آن بندها سست گردد.
ه.مشکلات ترجمه متن در صورت تفاوت زبان طرفین: اگر طرفین یک قرارداد همزبان نباشند مشکلات و احتمالات جدیدی به موارد قبلی اضافه میگردد که میتوان اهم آن را در این دو عنوان خلاصه نمود:
بار معنایی خاص یک لغت در یک زبان: از دیرباز قابل ترجمه بودن زبانها به یکدیگر به معنای انتقال تمام ظرایف موجود – تأکید میشود تمام ظرایف موجود - در یک زبان به زبان دیگر، مورد بحث و کنکاش زباندانان بوده است. به هر روی متن توافقنامه چه به زبان یک طرف تنظیم شود و چه به زبان دو طرف، ممکن است الفاظ متن به گونهای انتخاب شوند که بار معنایی خاصی داشته باشند؛ بار معنایی خاصی که قابل ترجمه نباشد ولی بعدها مورد استناد قرار بگیرد که در زبان ما این لفظ چنین بار معنایی خاصی را دارد و طرف مقابل باید بدان پایبند باشد.
بار معنایی ساختار جملات: علاوه بر الفاظ، ترکیب و ساختار جملات نیز در هر زبانی ویژگیها و بار معنایی خاص خود را دارد. بار معنایی جمله اسمیه یا فعلیه در دو زبان مختلف میتواند متفاوت باشد یا تقدم و تأخر جملات یا کلمات در یک جمله یا ... . توجه و آشنایی به این نکته نیز برای بستن راههای بهانهجویی طرف مقابل ضروری است.
همه آنچه گذشت نمونههایی از مواردی است که میتواند به اصل مهم و راهبردی ارائه شده توسط امام (ع)در چگونگی تنظیم توافقنامه با دشمن آسیبهای جدی بزنند.
به هر شکل، اصل راهبردی امام (ع) در تنظیم مفاد توافقنامه به طور خلاصه این است: «ممنوعیت استفاده از الفاظ و ساختارِ دارای کِشسانی معنایی».
ــــــــــــــــــــــــــ
1- دانشجوی مقطع دکترای دانشگاه قرآن و حدیث
2- استادیاردانشگاه قرآن و حدیث
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
نظرسنجی
به نظر شما آِیا اجرای برجام سبب حل مشکلات اقتصادی کشور می گردد؟
به نظر شما در انتخابات مجلس دهم کدام گروه اکثریت مجلس را به دست می آورند؟
صفحات جداگانه
آمار سایت
سیری در نهج البلاغه
حکمت 174 ارزش خشم در راه خدا
قال علیه السلام:آن کس که دندان خشم در راه خدا بر هم فشارد،بر کشتن باطل گرایان توانمند گردد.
حکمت 161 ارزش مشورت و پرهیز از خود محوری
قال علیه السلام:هر کس خود رای شد به هلاکت رسیدو هر کس با دیگران مشورت کرد،در عقل های آنان شریک شد.
دانلود مجموعه دکتر سلام