"خیبرآنلاین"، در حالی که ظریف و جان کری تلاش می کنند تا با اجرای شوی تبلیغاتی همچون پیاده روی نابجا در خیابان های ژنو و نیز، انتقال یک دور از مذاکرات دوجانبهشان به پاریس، همزمان با گستاخی و توهین یک نشریه دولتی فرانسه به ساحت پیامبر اعظم(ص) و حمایت سران غرب از این اقدام مشمئزکننده، همه چیز را آرام و رو به جلو نشان دهند، اما گزارشات دریافتی حکایت از آن دارد که تیم ایرانی، در بازی عجیبی گرفتار آمده که از آن با عنوان "کلاه گشاد" یاد می شود.
براساس این گزارش، روز گذشته (شنبه) سید عباس عراقچی در مصاحبه با یک رسانه ژاپنی اعلام کرد: "دو طرف تلاش میکنند که به یک چارچوب توافق تا پایان ماه مارس دست یابند"!
این درحالی است که مدتی قبل، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نیز گفته بود: "ایالات متحده امیدوار است تا ۳۱ ماه مارس با تهران به توافق جامعی برسد که جهان را از صلحآمیز بودن برنامه اتمی ایران مطمئن سازد. پس از آن کارشناسان میتوانند به فعالیتهای خود بر سر جزییات ادامه داده و آنها را مشخص کنند"!
در نگاه نخست، از دو جمله مقامات ایرانی و آمریکایی یک مفهوم استخراج می شود اما دقت در عبارت مطرح شده توسط سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نشان می دهد که براساس طراحی صورت گرفته توسط حقوقدانان کاربلد آمریکایی، مدت زمان تمدید توافق ضعیف ژنو که 7 بوده است (تا تیرماه 94) به دو بخش تقسیم شده، بخش نخست تا اوایل فروردین (پایان ماه مارس) و بخش دوم از این تاریخ تا زمان اتمام دوران تمدید.
به عبارت دیگر، ظاهرا در مذاکرات وین که منجر به تمدید "برنامه مشترک اقدام" شد، یک دستورکار عجیب مورد توافق طرفین برای دوران تمدید درنظر گرفته شده است: "دومرحله ای کردن توافقات"!
براساس این دستورالعمل، قرار است ابتدا تا پایان ماه مارس (اوایل فروردین) توافقی بر سر کلیات صورت پذیرد که از آن به "توافق سیاسی" یاد می شود و در ادامه، در زمان 3 ماهه باقیمانده از مرحله نخست تا پایان دوران تمدید، بر سر جزییات مباحثاتی شکل بگیرد. کارشناسان حقوقی و فنی از این مساله با تعبیر "کلاه گشاد" یاد کرده اند.
![دومرحلهایشدن توافق، کلاه گشاد مذاکراتی بر سر مردم ایران است دومرحلهایشدن توافق، کلاه گشاد مذاکراتی بر سر مردم ایران است](http://kheybaronline.ir/files/fa/news/1393/10/28/6194_414.jpg)
در واقع، "دومرحله ای کردن توافقات" تکرار همان سناریویی است که در سوم آذر 1392 و در جریان "برنامه مشترک اقدام" به ملت ایران تحمیل شد. در آنجا نیز، بدون ذکر جزییات امتیازهایی که قرار بود طرف عهدشکن آمریکایی در ازای عقب نشینی هسته ای به ایران بدهد، تنها بر سر مشتی مسایل کلی اعلام توافق شد و البته در همان توافق ضعیف، عقب نشینی هسته ای ایران به صورت جزء به جزء و با ذکر مشخصات دقیق و نشانی های بی نقص درج شده بود.
توافقی که روند رو به جلوی صنعت هسته ای کشورمان را متوقف و حتی آن را به عقب بازگرداند و ضمن تثبیت تحریم های سابق آمریکا و اروپا، بر کمیت و کیفیت آن طی 1/5 سال اخیر افزود.
آن توافق با انتقاد گسترده اکثر نخبگان، کارشناسان و اساتید باسواد دانشگاهی مواجه شد اما ظاهرا، تیم مذاکره کننده از آن عبرت نگرفته و طبق راهبرد پیش بینی شده از ابتدای دولت یازدهم برای روند مذاکرات، می خواهند به هر قیمتی که شده، با حریف عهدشکن و غیرقابل اعتماد آمریکایی به یک توافق هرچند حداقلی برسند.
طبق نظر مقام های آمریکایی، به نظر می رسد در طراحی "دومرحله ای شدن توافقات" نیز قرار است ابتدا تنها بر سر پاره ای از کلیات سیاسی (کلیاتی که مدنظر سران کاخ سفید و لابی صهیونیستی است) توافقی صورت بگیرد و در ادامه، برای رسیدن به جزییاتی که موردنیاز تیم مذاکره کننده کشورمان هست، بازی جدیدی به راه بیفتد؛ بازیای که احتمالا با عدم توافق بر سر جزییات و کارشکنی آمریکایی ها و غرب، منجر به تمدید مجدد توافقنامه ای خواهد شد که در تمدیدهای قبلی، به برد یکطرفه آنها منجر شده بود؛ توقف در پیشرفت صنعت هسته ای ایران، تداوم و افزایش تحریم ها علیه ملت ایران!
نکته قابل ذکر اینجاست که براساس رهنمود امام خامنه ای، این مذاکرات باید همچنان ادامه یابد تا غیرقابل اعتماد بودن شیطان بزرگ به دولتی ها و عموم ملت ایران برای همیشه اثبات شود اما همزمان با آن، لازم است مردم بصیر و آگاه کشورمان، با چشمانی باز، رفتار تیم مذاکره کننده، قول و قرارهایی که وعده داده می شود، زیاده خواهی های رو به گسترش مقام های آمریکایی و مسایلی که در اطراف این مذاکرات در حال وقوع است، را مشاهده کرده و مورد بررسی قرار دهند.
همچنین، رسانه ها، نخبگان، حقوقدانان انقلابی، اساتید دانشگاهی که دل در گرو پیشرفت کشور دارند، نسبت به تبیین این مسایل برای ملت اقدام کنند.